تشکیل پرونده برای احمدرضا حائری که اقدام به شایعهپراکنی درباره سامان صیدی کرد؛ این محکوم به زندان سندی برای ادعای خود ندارد!
تاریخ انتشار: ۱ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۱۴۱۱۹۱
احمدرضا حائری پس از طرح ادعاهای خود درباره یک زندانی به دادستانی تهران احضار شد. او سندی برای ادعاهایش نداشت و پرونده جدید برای این زندانی تشکیل شد. - اخبار اجتماعی -
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، طی دو روز گذشته ادعای احمدرضا حائری؛ محکومی که در حال گذراندن دوران محکومیت خود در زندان قزل حصار است در برخی رسانهها دست به دست شد و البته رسانههای معاند و فارسیزبان غربنشین، تلاش کردند از این ادعا سوءاستفاده کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
احمدرضا حائری با ارسال یادداشت خود از زندان قزل حصار، ادعاهایی در مورد سامان صیدی، متهم امنیتی مطرح کرد که حساسیتهایی را برمیانگیخت.
دیوانعالی کشور فرجامخواهی "سامان صیدی" را پذیرفتاو نوشت: سامان صیدی در بند 240 زندان اوین اعدام مصنوعی را تجربه کرده است.
به گزارش تسنیم، سامان صیدی که از خوانندگان زیرزمینی کشورمان است در جریان اغتشاشات سال گذشته دستگیر شد. اقدامات صیدی در اغتشاشات 1401 تا آن حد بود که در کیفرخواست صادره از سوی دادستان وی به محاربه متهم شد. دادگاه بدوی ابتدا برای وی حکم اعدام صادر کرد اما این رأی در مرحله فرجامخواهی در دیوان عالی کشور نقض شد. صیدی هماکنون در زندان به سر میبرد.
اما احمدرضا حائری روایتهای باورناپذیری از نحوه رفتار با این سامان صیدی مطرح کرد.
از این رو و طبق اعلام خبرگزاری قوه قضاییه و بهدلیل اهمیت ادعاهای صورت گرفته و به منظور بررسی بیشتر، دادستان تهران بلافاصله دستور احضار و تحقیق از احمدرضا حائری را صادر کرد و حائری از سوی مقام قضایی مورد تحقیق قرار گرفت.
بازپرس پرونده ضمن انجام تحقیقات فنی از احمدرضا حائری از او خواست اسناد و مدارک ادعاهای مطرح شده خود را ارائه کند تا در صورت بروز تخلف از سوی هر نهاد، سازمان و شخصی، برخورد مقتضی قانونی با متخلف صورت گیرد.
پس از استماع صحبتهای حائری، این فرد هیچ مستندی برای ادعاهای مطرح شد ارائه نکرد و به همین دلیل و به دلیل ادعاهای کذب و دروغ، پرونده قضایی جدیدی برای وی تشکیل شد.
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: زندان اغتشاشات 1401 دادستان تهران قوه قضائیه سامان صیدی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۱۴۱۱۹۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ادعای دختر کیومرث پوراحمد: پدرم نرفته بود شمال که خودکشی کند
دختر کیومرث پوراحمد در مورد روز حادثه میگوید: «پدرم اکثرا هر چند وقت یک بار از شخصی که در شمال میشناخت ویلا اجاره میکرد و به شمال میرفت، چون میخواست بنویسد و خلوت کند. معمولا هم تنها به آنجا میرفت؛ یعنی اولینبار نبود که تنها به شمال رفته بود. قرار بود به تهران برگردد، چون قرارهای مختلف داشت، اما ناگهان آن اتفاق افتاد؛ روز حادثه صاحب ویلا به آنجا رفت و با آن صحنه روبهرو شد و به پلیس اطلاع داد. همه خانواده هر کدام به نوع خودمان بر این موضوع تاکید داریم که پدرمان شمال نرفت که خودش را بکشد.»
به گزارش اعتماد، همان موقع که پدرم شمال بود با او صحبت کردم و او به من گفت میخواهد به تهران برود تا بخشی از موزیکها و مونتاژ فیلم «پرونده باز است» را تغییر دهد. قرارهای مختلف داشت. به این موضوع نیز در یک استوری که مصادف با چهلم پدرم میشد، اشاره کردم و از تلفنها و پیامهایی که مربوط به همین قرارهای کاری میشد، مطلبی نوشتم. یعنی پدرم برای آینده برنامه داشت حتی قرار بود به زاهدان برود و خواهرش را ببیند. قبل از حادثه با خواهرش و شوهرخواهرش صحبت کرده بود و قرار بود به زاهدان سفر کند. خلاصه هزار برنامه داشت و با چندین نفر قرار کاری گذاشته بود.
کتابهایش در مرحله چاپ بود و قرار بود نشریه مهری که داخل لندن است کتابهای او را به چاپ برساند، اما ناشر نشریه مهری آدم فرصتطلبی بود و ما نمیدانیم پدرم با این آقا قرارداد داشته یا نداشته؟ وکیلی که در ایران میشناختیم، توانست پیگیر این موضوع باشد. به هر حال پدرم باید در چاپ این کتابها سهیم بوده باشد، اما خب دست کسی به ناشر داخل لندن نمیرسد، چون ایران نیست.
حتی ما تلفنی با آن ناشر صحبت کردیم و قرار بود قراردادها را برایمان ارسال کند، اما تا الان هیچی برای ما ارسال نکرده است. غیر از یک کتاب که به چاپ رسید و پدرم آن را در سفری که داشت برای من آورد، گفته بود کتابهای دیگر هم برای چاپ دارد، اما کتابها تمام نشد و مرحله نهایی را رد نکرده بود. پدرم وسواس شدیدی به تمام کارهایش داشت. در هر صورت میخواهم این را بگویم که پدرم کلی پروژه داشت که میخواست آنها را به اتمام برساند. فیلم آخر او یعنی «پرونده باز است»، هم فیلم پدرم هست و هم نیست، چون تهیهکننده برخی سکانسها را حذف کرد و تغییر داد.»
دختر کیومرث پوراحمد در مورد ادعای عمه خود در فضای مجازی مبنی بر قتل پدرش نیز میگوید: «عمهام هر چه نوشته درست است، اما در مورد رسیدگی به پرونده و جزییات پرونده فعلا اصلا صحبت نخواهیم کرد تا زمان مناسب آن فرا برسد، اما این را بگویم که پدرم میدانست چه بلایی میخواهد سرش بیاید، ولی اینکه خودش را کشته باشد به هیچوجه درست نیست.»